بعد علمی و آموزشی
- خو گرفتن به پژوهش علمی و اِعمال آن در دو جنبه عمومی و تخصصی؛ بدین ترتیب که هم آشنایی دورادور با موضوعات، اهداف و کاربرد علوم پایه، تجربی و انسانی روز حاصل گردد و هم در رشته برگزیده شخصی، روز آمدی اطلاعات مورد اهتمام قرار گیرد و به آموختههای اولیه و قالبی اکتفا نشود.
- اهتمام به تحصیلات عالیه با تفکر کیفیتگرا ، چنانکه با آگاهی از میزان سودمندی هر یک از رشتههای تحصیلی در خدمت رسانی به مردم (هم کیشان و بلکه هم نوعان) اقدام به انتخاب کنند.
- عنایت قلبی به انگیزههای الهی و معنوی کسب دانش، چنانکه این انگیزهها موجب ایمنی از آفاتی شود که ممکن است گریبان گیر طالب علم گردد.
- تمرکز قوا در یادگیری و آموزش و پرهیز از پراکندگی فکری که نتیجه مسلم آن چیزی جز کند شدن روند آموزش و کاستن از بازدهی علمی نیست.
- آشنایی با کلام وحی و سخنان خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام به گونهای که نه تنها فهم ظاهر عبارت را میسر سازد، بلکه موجب توانایی دریافت مقصود اصلی کلام و یافتن مصادیق عینی و کاربردی برای آن باشد.
- اصالت دادن به تفکر و تعقل و نگرش علمی به پدیدهها و حوادث پیرامونی، به گونهای که دانشآموزان در برخورد با تازهها و ناشناختهها، پیش از هر تصور دیگری، به تبیین عقلانی و توضیح علمی آنها بیندیشند.
- توانایی و اشتیاق برای آموزش دانستهها به دیگران که تقویت پیوسته بنیه علمی و نیل به خودباوری در این زمینه میتواند موجب آن باشد.
آفاتی که ممکن است متوجه این بعد از شخصیت انسان باشد به صورت مدرک گرایی، شهرتطلبی، فضل فروشی، خودبزرگبینی و دنیاخواهی جلوهگر میشود که پرهیز از این آفات و نظایر آن هر چند بیشتر جنبه اخلاقی دارد، می تواند در روند موفقیت علمی هم تاثیر واقعی داشته باشد.
بعد اعتقادی
- باور قلبی و آگاهانه به اصول دین، چنانکه مبتنی بر اندیشه و تحقیق و به دور از انحراف اعتقادی باشد که حاصل بیگانگی با آموزههای معرفتی خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام و دل سپردن به نظریات و آراء متفکرانی است که نحله فکری آنان اصالت زمینی و بشری دارد، نه اصالت الهی.
- شناخت و ارادت نسبت به پیشوایان معصوم شیعه علیهم السلام آن گونه که التزام به سیره عملی ایشان و تسلیم به فرمودههای آن بزرگواران را در پی داشته باشد و به یاد کرد لفظی و احترام صوری به آنان محدود نباشد.
- اُنس و علاقهمندی به قرآن کریم و آشنایی نسبی با راز و رمز الفاظ آن و اعتقاد به این که قرآن کتاب انسان سازی است. طبیعی است که چنین اعتقادی به رهایی از بند الفاظ و پرداختن به فضای آزاد مفهوم و مقصد کلام میانجامد و شخص با استفاده علمی از آیات و جست و جوی مصادیق عینی آنها را میآموزد.
- اعتقاد به بقای روح، چنانکه باور داشته باشند زندگی دنیوی مجالی است برای توشه برداری جهت سعادت جاویدان و بدین ترتیب، درتصحیح نگرش به شئون مادی زندگی و انگیزههای رفتاری خویش بکوشند. به نظر می آید که این اعتقاد همان است که برخی از صاحب نظران علوم تربیتی از آن به عنوان «باور به جاودانگی خیر» یاد کرده و از بنیانهای رشد اخلاقی دانستهاند.
- خود باوری و رشد یافتگی دینی مبتنی بر رشد شناختی و انگیزش درونی با چنین رشدی هم متکی بر خرد ورزی در فهم اصول اعتقادی مذهب تشیع است، هم متکی بر تحقیق و تفحص در خصوص دیدگاههای عمده انحرافی در این زمینه. افزون بر این شخص برای رد شبهات دین ستیزان ـ که در لسان وحی از آن به عنوان «جدال به احسن» یاد کرده اند ـ بر انگیخته و توانا گردد.
- شفافیت اعتقاد به مهدویت و آشنایی صحیح با فرهنگ انتظار که به شناخت وظایف عبادی و اعتقادی شیعه در دوران غیبت بیانجامد و روحیه صلاح و سداد شخصی و اصلاح طلبی اجتماعی را پدید بیاورد. روشن است که اعتقاد و آشنایی و شناخت باید به گونهای باشد که زنگار هر تردیدی را در این مورد بزداید و راه رسوخ آراء فرق ضاله را به دل سد کند.
- تلاش برای تعظیم شعائر دینی با اهتمام به تبلیغ عملی (تعبد آگاهانه، همراه با خلوص نیت در برابر دستورهای دینی معصومین علیهمالسلام و عنایت ویژه به امر به معروف و نهی از منکر به شیوه غیر مستقیم در زندگی اجتماعی) و پرهیز از رفتارهای بی محتوا که ریشه در خرافه گرایی، کهن پرستی و افراط دارد و تنها با پشتوانه همین عوامل، رنگ و لعاب دینی به خود گرفته است.
- اهتمام به هدایت اعتقادی دیگر افراد مستعد و شیفتگان معارف آسمانی را سرلوحه برنامههای زندگی خویش قرار دهد.
بعد اخلاقی
آنچه در این بعد مهم است این است که اولا مضمون و محتوای آموزههای اخلاقی تعالیم آسمانی خاندان عصمت و طهارت باشد و نه نظریات فلسفی و عرفانی، ثانیا رفتار اخلاقی باید در ساختار شخصیتی فرد نهادینه شود تا هماهنگی آن با دانش اخلاقی تضمین گردد.
- نیل به مرتبهای از خود شناسی که آگاهی به عظمت روح آدمی و توجه به کرامت نفس انسانی را در بردارد. شرح صدری که بدین ترتیب به دست آید برکات فراوانی به دنبال میآورد؛ مانند: بیاعتنایی قلبی به دنیا، استواری در برابر ناگواریهای زندگی اجتماعی و مشکلات اجتماعی، آرامش روحی و رضامندی به نتیجه تلاشهای شخصی، استقلال شخصیت و نادیده گرفتن مدح و ذم دیگران، پرهیز از مفاسد اخلاقی و دوری از افکار و رفتاری که به احساس فرومایگی میانجامد.
- رهایی از بند خویش خواهی که موجب میشود در برخورد با دیگران تواضع جای کبر و کدورت را بگیرد و توفیقات گوناگونی مانند برقراری روحیه صلح و صفا در خانوادهها، پذیرش اشتباهات شخصی و سعی در برطرف کردن آنها و کوشش برای یاری رساندن به همنوعان به دست آید.
- دارا بودن روحیه توکل به خداوند متعال و توسل به اولیای الهی، به گونهای که نه مانع به کارگیری قوای شخصی برای انجام وظایف و نیل به اهداف سازنده گردد و نه به احساس خود باوری مفرط و بی نیازی کاذب از بزرگانی که وسایل نیل به قرب الهی و برکات مادی و معنویاند، بیانجامد.
- تخلق به اخلاقی حسنه اسلامی با مراقبت بر فرایض و سنن مذهبی در زندگی شخصی و خوش رفتاری هر چه تمامتر با اعضای خانواده و معاشران که در مدار گذشت، مهرورزی و مهربانی، پاسداشت حرمتها و حقوق دیگران تجلی مییابد.
- پرهیز از مفاسد اخلاقی، خویشتن داری به هنگام احساس خشم از رفتارهای ناپسند عرفی اطرافیان و دوری کردن از هر عادت رفتاری که به حجابزدگی خرد و اندیشه انسان میانجامد و موجب تکرار روز افزون رفتارهای نابخردانه و مذموم اخلاقی میگردد.
- رعایت نظم و انضباط به ویژه آنجا که مربوط به برنامهریزی و زمانبندی و وقتشناسی باشد، چنانکه هم در استفاده بهینه از فرصتهای زندگی اثر گذارند و هم رسیدگی و پیگیری به موقع در خصوص وظایف دائمی و مسئولیتهای ادواری را به یک عادت سنجیده رفتاری تبدیل کند.
- کوتاه سخن اینکه رشد اخلاقی: اولا به باورهای مذهبی وابستگی تام دارد، ثانیا نمودهای رفتاری آن در دو جنبه فردی و اجتماعی جست و جو میشود. پس نیل به هر دو خصیصه اعتقادی و عملی چنین رشدی باید مورد توجه در بعد اخلاقی باشد.
بعد عاطفی و روانی
واقع بینی که استادان فرهیخته تربیت اسلامی آن را همان حکمت و خیر کثیری دانستهاند که در قرآن کریم از آن یاد شده و میتواند اعتدال روحی روانی باشد؛ زیرا درک درست از ارزش واقعی پدیدهها و اشخاص موجب میشود منزلت آنها در اندیشه و جان آدمی از کوچک نمایی و بزرگ نمایی برکنار ماند و این خود از عوامل دست یابی به آرامش درونی است.
- آگاهی نسبت به تواناییها و ناتواناییهای خویش که مقدمه پرورش استعدادهای شخصی است و می تواند از اتلاف عمر و صرف بی حاصل هزینههای مادی و معنوی برای رسیدن به اهداف نامتناسب با شخصیت فردی و اجتماعی انسان جلوگیری کند.
- حساسیت عاطفی نسبت به اوضاع و احوال خویشان، معاشران، آحاد امت اسلامی و جامعه جهانی به گونهای که در برابر ناگواریهای زندگی دیگران بی اعتنا نباشد و حس همدردی و نوعدوستی ایشان نمود عملی بیابد.
- توانایی در ابراز صحیح احساسات و عواطف متعادل خویش نسبت به نزدیکان و معاشران که روش پسندیده پیشوایان دینی بوده و شیوهای موثر در حفظ آرامش روحی و برقراری ارتباطات شفاف و سازنده اجتماعی است. این توانایی نباید فقط به ارتباط با محیطهای مأنوس و آشنایان دیرین محدود باشد؛ بلکه باید بتواند از آن در جهت گشایش افقهای تازهتر و گستردهتری در روابط اجتماعی نیز به موقع استفاده کرد.
بعد فرهنگی و هنری
- آگاهی از هویت ملی ـ مذهبی خویش و شناخت تحلیلی از فراز و فرودهایی که در روند شکلگیری فرهنگ این مرز بوم پشت سر گذاشته شده و عوامل تاریخی موثر در پدید آمدن آنها.
- تکیه بر ارزشهایی که در فرهنگ اسلامی ایران زمین ریشه دارد، احساس سر افرازی از آنها و تلاش برای آراستن خویش به آن ارزشها.
- آشنایی نسبی با فرهنگهای کهن و دیرینهای که هنوز در عرصه جهانی حضور محسوس دارند و نیز فرهنگ کشورهای غربی (شناخت کلی از نقاط قوت و ضعف اصلی کلانفرهنگهای زنده دنیا) و تشخیص امتیازات فرهنگ خودی نسبت به فرهنگهای بیگانه که میتواند مایه ایمنی از خودباختگی فرهنگی گردد.
- ذوق زیبایی شناسی در نگرش به پدیدههای جهان آفرینش و نیز رفتارها، روابط و مناسبات انسانی.
- علاقهمندی به یکی از رشتههای موجه و سازنده هنری در این سرزمین (هم به لحاظ شکوفایی عواطف انسانی و تهذیب روحی خویشتن، هم به لحاظ سودمندی واقعی به دور از ابتذال برای دیگران، تلاش برای تسلط یافتن به آن و به کارگیری توانایی خویش در این زمینه برای تاثیر مطلوب در افراد جامعه).
- حضور موثر در آیینهای مذهبی، ملی و تلاش برای برپایی هر چه باشکوهتر آنها که میتواند به ترویج فرهنگ در جامعه منجر شود.
بعد اجتماعی
- آشنایی با حقوق فردی واجتماعی خویش و دیگران، التزام به رعایت آن حقوق ـ به ویژه آنچه در اصطلاح اسلامی به “حق الناس” معروف است و پرهیز و جلو گیری از تضییع آنها به دست خود و دیگران.
- مسئولیت پذیری در فعالیتهای سازنده اجتماعی و آمادگی برای شرکت فعال در انجام کارهای گروهی که حاصل توانایی در برقراری ارتباطات سالم با دیگر اعضای جامعه است.
- ارج نهادن به خدمت و یاری رسانی به مردم و سودمندی هر چه بیشتر به حال ایشان با انگیزه دینی که میتواند این رفتار را با خلوص نیت همراه سازد و از ایستایی آن در برابر عوامل بازدارنده جلوگیری کند.
- اعتقاد به مساوات اسلامی که موجب به وجود آمدن احساس نزدیکی و یکرنگی با آحاد همکیشان میگردد و از دوگانگی نگرش و رفتار که ممکن است با توجه به عواملی مانند گوناگونی نژادی و طبقاتی پدید آید، جلوگیری میکند.
- اهتمام به اصلاح امور مسلمانان از جنبههای گوناگون مادی و معنوی که در اقداماتی مانند تلاش برای رفع نیازهای معیشتی مستمندان ایشان و گسترش و ارتقای ارزشهای عالی اسلامی و انسانی در میان همکیشان نمود می یابد.
- اهتمام به عبادات اجتماعی اسلام؛ به ویژه امر به معروف و نهی از منکر، با در نظر گرفتن حدود و شرایط و روشهای اصولی و پسندیدهای که اثرگذاری مطلوب آن را در افراد جامعه تضمین میکند.
- عنایت به معیارهای مذهبی در گزینش دوستان و معاشران؛ تلاش در جهت حفظ وگسترش و تعمیق ارتباطات اجتماعی با اهل صلاح و پرهیز از معاشرت و همرنگی با افرادی که به باورها و احکام مذهبی پایبند نیستند.
- به کارگیری آداب پسندیده اجتماعی از دید اسلام و عرف موجه و رایج در جامعه که بازتاب مطلوب آن بتواند در جذب عامه مردم به سوی مذهب و افراد مذهبی مؤثر واقع گردد.
- اهتمام به امر ازدواج در نخستین سالهای جوانی با در نظر گرفتن ارزشهای معنوی و انسانی در همسریابی و رعایت وظایف اسلامی همسرداری.
- تلاش در حفظ و نگهداری سرمایههای ملی با رعایت توصیههای زیست محیطی و احتراز از تخریب منابع حیاتی زادبوم خویش.
بعد سیاسی ـ نظامی
- آشنایی با مبانی مردم سالاری به عنوان نظام حکومتی رایج در اغلب کشورهای توسعه یافته و توانایی نقد آن با توجه به معیارهای جهان بینی اسلامی در زمینه حکومت.
- آگاهی نسبی از خصوصیات جریانها و مرامنامه احزاب عمده سیاسی که در کشور فعالیت دارند و دارای بیشترین تاثیرات در سمت و سو بخشیدن به جریانهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادیاند.
- آگاهی از دیدگاه پیشوایان شیعه نسبت به حکومت و حقوق متقابل حکام و رعایا.
- پرهیز از شخصیتزدگی، تقلید و هواداری کورکورانه و تندروی سیاسی که ممکن است به زیان دیدگی جبران ناپذیر مادی و معنوی خویش و نیز به زیر پا گذاشتن حدود اسلامی و تعدی به حقوق انسانی سایر افراد جامعه بیانجامد.
- فراگیری کامل برنامههای آموزش نظامی مصوب آموزش و پرورش، طبق بخشنامههای صادره مربوط به این زمینه.
- آگاهی و شناخت تاریخ اسلام و تاریخ معاصر ایران و تلاش برای حفظ دستاوردها و ارزشهای نظام.
بعد اقتصادی
- توانایی کسب درآمد حلال از راه اشتغال مولد و شرافتمندانه برای خود بسندگی مالی شخصی و خانوادگی .
- بی اعتنایی به انگیزههای صرفا دنیوی در فعالیتهای اقتصادی که می تواند به بروز خصلتهای ناپسندی مانند آزمندی، تنگ چشمی، سود جویی و فرصت طلبی لجامگسیخته گردد.
- ارج نهادن به نفس اشتغال سازنده به عنوان فعالیتی که همه بزرگان دین و اخلاق انسانی به آن سفارش کردهاند و پرهیز از تن آسانی و سربار دیگران گشتن.
- تلاش برای به کار بستن ابتکاراتی که زمینه موفقیت و پیشرفت شغلی را برای شخص فراهم کند و نهایتا به توسعه اقتصادی جامعه نیز یاری رساند.
- خودداری از دست یازیدن به مشاغل کاذب و درآمدهای حرام، شبهه ناک و بادآورده که از موجبات دامن زدن به نابسامانیهای اقتصادی جامعه به شمار میآید.
- عمل به وظایف مالی که بر عهده انسان مسلمان گذاشته شده است؛ اعم از فرایض و سنن (خمس، زکات، صدقه، و انفاق در راه خدا).
- خویشتن داری از صرف درآمدهای شخصی به اسراف و تبذیر.
- قناعت به داشتهها و دسترنج مشروع خویش و چشم طمع و حسرت برگرفتن از دارایی دیگران.
بعد زیستی
- آگاهی از تغییراتی که بر اثر فرآیند طبیعی رشد در جسم آدمی پدیدار میگردد و ارتباط آن با تحولات روحی ـ روانی (شناخت تأثیرات متقابلی که به دنبال تغییر در اوضاع جسمی، در احوال روحی پدید میآید و بالعکس).
- مراقبت از سلامت تن و روان خویشتن با رعایت پیوسته دستورات بهداشتی و پرهیز از انجام رفتارهایی که بالمآل موجب نا آرامی، افسردگی و پریشان خاطری خواهد شد.
- رعایت کامل نظافت شخصی و اجتماعی به عنوان یک ارزش دینی.
- اهتمام به انجام حرکات ورزشی تا آنجا که برای سلامت جسمی و نشاط روحی مفید است و پرهیز از افراط در این زمینه.
- التزام به انجام توصیههای پزشکی و آداب و سنتی که پیشوایان دینی شیعه یادآوری کردهاند تا روابط زناشویی بهبود و ارتقای کیفی بیابد.
کلام آخر اینکه
نقش مدرسه و مربیان در این عناوین محدود نمیشود، بلکه ریزه کاریها و ظرافتهای امر تربیت و تعلیم ایجاب میکند همواره در برنامهریزی و طراحی امور ضمن اتکال به امداد خداوندی و الطاف ائمه معصومین علیهمالسلام از کشفیات و دستاوردهای علمی روز غافل نمائیم.
تجربیات تربیتی موفق از بزرگان این راه را مد نظر داشته باشیم و نیک بدانیم که صبر و حوصله و بردباری لازمه تربیت فاخر و کارآمد است.